اصولاً مدیریت یک بنگاه بزرگ صنعتی و اقتصادی کار ساده ای نیست . تامین سرمایه در گردش مکفی ، تامین بموقع مواد اولیه ، تعهد تامین پیوسته مواد اولیه¬ی تعداد زیادی از صنایع پایین دستی ، پیچیدگی فرآیند تولید، تعداد بالای کارکنان و دغدغه پرداخت بموقع حقوق و مزایای آنان بخشی از چالشهایی است که همواره با آن روبرو هستیم .
یکی از اصلی ترین کارها ، ایجاد تعادل بین دو بال اصلی تولید و فروش و البته رشد متوازن و همزمان این دو بال است . از ابتدای شروع فعالیت کاری ام سعی کردم تعامل نزدیک با بدنه مدیریتی و کارشناسی مجموعه ها از طریق برگزاری جلسات منظم کاری داشته باشم . در این جلسات که با کارگروه های مختلف شرکتها و کارخانجات برگزار شده ، در جریان ریز همه فعالیتها قرار میگیرم و بر روند پیشرفت امور مطابق برنامه ها نظارت دقیق دارم . قابل توجه است که همیشه در خلال این جلسات هر طرح و ایده خلاقانه ای که منجر به بهبود امور گردد مورد توجه و استقبال و البته تشویق قرار گرفته است .
چرخش مدیریتی و مهارت افزایی مدیران در بخش های مختلف و جوان گرایی نیز یکی دیگر از روشهایی است که همیشه از آن بهره جسته ام بطوریکه اغلب نیروها ، مهارتهایی چند منظوره دارند . چه بسا تعداد زیادی از همکاران سابق من ، هم اکنون صاحبان کسب و کار جدید خود شده و با راه اندازی واحدهای صنعتی به تولید و اشتغال کشور کمک کرده و این بار در قالب شخصیتی مستقل با مجموعه های تحت مدیریت بنده در تعامل هستند و از این بابت حس رضایت و خوشحالی دارم و خدا را شاکرم .
از سویی دیگر علاقه مفرطی به توسعه دارم . از همان ابتدای شروع فعالیت صنعتی به یاد ندارم روزی باشد که طرح جدیدی برای توسعه فعالیتها نداشته باشم . سازمان کاری و تیم همکاران من هم با این شیوه کاملاً خو گرفته و اغلب همزمان با پیشبرد امور جاری ، دستی هم در اجرای طرحهای توسعه ایی دارند .
آخرین طرح توسعه که به فضل خدای بزرگ امسال به بهره برداری میرسد افزایش توان تولید خط نورد گرم مجتمع فولاد گیلان است که در قالب یک پروژه ریومپ منجر به ارتقا سطح کیفی محصولات شده و ظرفیت تولید کارخانه را از سالی 1 میلیون و 200 فعلی به 2 میلیون تن خواهد رساند تا ضمن کمک به رفع نیاز داخل ، فرصتی برای توسعه صادرات محصولات فولادی را هم فراهم آورد .